هدف از این پژوهش بررسی نقش مدیریت دانش در ارتقای ظرفیت کارآفرینی کارکنان و توسعه سازمان یادگیرنده میباشد. که در آن کلیه کارکنان ستاد گروه بهمن در مرکز تهران و کرج با 180 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده مطالعه شدند. دادههای گردآوری شده از طریق آزمونهای همبستگی، رگرسیون و سایر آزمونهای مرتبط تجزیه و تحلیل شدند.یافتهها و نتیجه گیری: در بخش آماری ابتدا از دو مدل جداگانه برای متغیرها استفاده کردند. یافتهها در مدل اول نشان داد که مدیریت دانش به طور مستقیم نسبت به سازمان یادگیرنده تأثیر به سزایی بر ظرفیت کارآفرینی کارکنان دارد در حالی که تأثیر سازمان یادگیرنده بر ظرفیت کارآفرینی کارکنان ناچیز میباشد. مدل دوم نیز نشان داد که مدیریت دانش به طور مستقیم بر سازمان یادگیرنده تأثیر قابل توجهی دارد در حالی که اثر ظرفیت کارآفرینی کارکنان بر سازمان یادگیرنده ناچیز میباشد. در رابطه با عملکرد دو متغیر ظرفیت کارآفرینی کارکنان و سازمان یادگیرنده نیز مشخص شد که با بهبود ظرفیت کارآفرینی کارکنان احتمال ایجاد و توسعه سازمان یادگیرنده وجود دارد. البته عکس این رابطه نیز محتمل است.