1
استادیار گروه روان شناسی دانشگاه گیلان ، رشت ایران
2
استادیارگروه علوم سیاسی، دانشگاه بجنورد، خراسان شمالی ایران
چکیده
مروری بر ادبیات مولفههای کارایی سازمانی، با دو پیامد مهم اخلاق سازمانی و استرس شغلی آشکار ساخت که روابط چندگانه و اثرات متقابلی میان آنها وجود دارد. از اینرو پژوهش حاضر با هدف تحلیل کانونی روابط چندگانه مولفههای کارایی سازمانی با اخلاقسازمانی و استرس شغلی انجام شد. در یک مطالعه مقطعی بهشیوه نمونهگیری خوشهای-تصادفی از 128 نفر از کارکنان دانشگاه اصفهان که حداقل2 سال سابقهی خدمت داشتند، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل ده پرسشنامه استاندارد سازمانی با معیارهای روانسنجی قابلقبول بود. تحلیل همبستگی کانونی نشان داد رابطه معنیداری بین ترکیب خطی مولفههای کارایی سازمانی و ترکیب خطی متغیرهای پیامدی وجود دارد. از تحلیل کانونی دو تابع معنیدار استخراج شد که حامل دو مجموعه متغیر بههم وابسته بود. در مجموعه اول بین نمرات خودکنترلی کم و انگیزش شغلی زیاد با نمرات استرسشغلی کم و اخلاقسازمانی قوی رابطه معنیدار وجود داشت و در مجموعه دوم بین نمرات عدالت سازمانی پایین و نمرات بالا در خودکنترلی، قصد ترک خدمت، انگیزش شغلی و درک بیشتر از دریافت پاداش با نمرات استرسشغلی بیشتر و اخلاقسازمانی بهتر رابطهی معنیداری بهدست آمد. سرانجام اخلاقسازمانی توانست بهطور معکوس و معنیداری تغییرات استرس شغلی را پیشبینی نماید. این یافتهها و پیشنهادات مبتنیبر آن مورد بحث قرارگرفته است.
رضائی, سجاد, & رحیمی, رئوف. (1396). تحلیل کانونی روابط چندگانه مولفه های کارایی سازمانی با اخلاق سازمانی و استرس شغلی در کارکنان دانشگاه اصفهان. فصلنامۀ علمی مطالعات منابع انسانی, 7(1), 87-118.
MLA
سجاد رضائی; رئوف رحیمی. "تحلیل کانونی روابط چندگانه مولفه های کارایی سازمانی با اخلاق سازمانی و استرس شغلی در کارکنان دانشگاه اصفهان". فصلنامۀ علمی مطالعات منابع انسانی, 7, 1, 1396, 87-118.
HARVARD
رضائی, سجاد, رحیمی, رئوف. (1396). 'تحلیل کانونی روابط چندگانه مولفه های کارایی سازمانی با اخلاق سازمانی و استرس شغلی در کارکنان دانشگاه اصفهان', فصلنامۀ علمی مطالعات منابع انسانی, 7(1), pp. 87-118.
VANCOUVER
رضائی, سجاد, رحیمی, رئوف. تحلیل کانونی روابط چندگانه مولفه های کارایی سازمانی با اخلاق سازمانی و استرس شغلی در کارکنان دانشگاه اصفهان. فصلنامۀ علمی مطالعات منابع انسانی, 1396; 7(1): 87-118.