در این مقاله سازوکارهای مختلف تأمین و تخصیص منابع مالی و تأثیر آنها بر عملکرد مؤسسات آموزش عالی مورد بررسی قرار گرفت. بهطور کلی نظامهای آموزش عالی در کشورهای مختلف سازوکارهای مختلفی در جهت تأمین و تخصیص منابع از طیف تأمین مالی دولتی تا تأمین مالی خصوصی در پیش گرفتهاند. ولی میزان آن در کشورهای مختلف متفاوت است بهطوری که در دانشگاههای اروپایی بیشتر تأمین مالی دولتی و در دانشگاههای آمریکائی تأمین مالی خصوصی شکل غالب تأمین مالی میباشد. در زمینه تخصیص بعضی از دولتها به طرف عرضه (مؤسسات آموزش عالی)، تعدادی به جانب تقاضا (مشتریان) و برخی نیز به هر دو طرف بازار خدمات آموزش عالی یارانه پرداخت میکنند. بهطور کلی تخصیص بر اساس مذاکره و چانهزنی، مبتنی بر فرمول، تخصیص بر اساس پرسنل، بر اساس دانشجو، بر اساس هزینه سرانه، بر اساس اولویتها و بر اساس عملکرد از جمله مکانیسمهایی هستند که در این رابطه استفاده شده است. نتایج حاصل از این مقاله نشان داد که سازوکارهای تأمین و تخصیص منابع در آموزش عالی نقش سیاستگذاری و هدایتگری رفتار عاملان را بازی مینمایند و میتوانند بر عملکرد دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی در سطح کلان و خرد (فرد) تأثیر بگذارند. در زمینه تأمین، دانشآموختگان باید در تأمین مالی دانشگاهها مشارکت نمایند و در زمینه تخصیص برای دستیابی به کارایی، دسترسی و برابری بیشتر باید ازسازوکارهای تخصیص مبتنی بر عملکرد استفاده نمود.