پیشرفت و توسعه ملی امروز به یک مفهوم و فرآیند کیفی تبدیل شده است، که طی آن، بهبود سطح عمومی زندگی و رفاه اجتماعی در کنار رشد سرمایههای مادی، فکری، انسانی و اجتماعی زمینه را برای رشد و تعالی مادی و معنوی جامعه فراهم میسازد. در این فرآیند، انسان به طور طبیعی در تعامل و تقابل با دیگران نیازهای خود را بر طرف میسازد. در این میان دانشمندان علوم اجتماعی با نگرشی کنجکاوانه در جوامع ، به شناسایی این کنشها پرداخته و به مجموع عواملی پی بردهاند که آنرا سرمایه اجتماعی[1] نامیدهاند .مفهوم سرمایه اجتماعی در برگیرنده مفاهیمی همچون اعتماد ، همکاری و همیاری میان اعضای یک گروه یا یک جامعه است که نظام هدفمندی را شکل میدهند و آنها را به سوی دستیابی به هدف ارزشمند هدایت میکند . از این رو شناخت عوامل موثر در تقویت یا تضعیف سرمایه اجتماعی میتواند به توسعه اقتصادی جوامع در حال رشد کمک نموده و موجب افزایش عملکرد اجتماعی و اقتصاد ملی را فراهم سازد. سوال اساسی این است که با توجه به اهمیت و کثرت سرمایهها , چرا باید به مقولهای به نام سرمایه اجتماعی به عنوان عاملی در رشد و توسعه اقتصاد ملی پرداخت ؟ چه چیزی آن را در دو دهه اخیر برای محققان حوزه علوم اجتماعی در سطح ملی تا این حد جذاب کرده است ؟در این مقاله تلاش شده است که با روش تبیین نظری و استدلال منطقی، به نقش و اثربخشی سرمایه اجتماعی در توسعه ملی در وجه اقتصادی آن پرداخته شود. نتایج بررسی نشان میدهد که محققان ارتباط بین روند افزایشی سرمایه اجتماعی و بهبود عملکرد اقتصاد ملی را یک ارتباط مثبت میدانند که میتوان از آن به عنوان پلی بین دو حوزه اقتصاد و جامعه شناسی یاد کرد. امروزه سرمایه اجتماعی شرط لازم و نه کافی برای نتیجه بخشی سرمایهها و سیاستهای اقتصادی است که زمینه را برای رشد و توسعه اقتصادی در سطح جامعه فراهم میکند.